گروه زبان فارسی، دانشکده زبان ها، دانشگاه بغداد، بغداد، عراق
چندمعنایی بهعنوان یک ویژگی پیچیدهی زبانی، به معنای برخورداری یک واحد زبانی از معانی متعدد و متنوع، مفهوم مییابد. این پدیده که در مطالعات معنایی و زبانشناسی شناختی اهمیت ویژهای دارد، نهتنها فرآیند ذخیرهسازی و پردازش اطلاعات در ذهن را آسانتر میکند، بلکه موجب افزایش تأثیرگذاری و کارایی ارتباطات کلامی میشود. ذهن انسان هنگام برخورد با واحدهای چندمعنا به جستوجو و کشف معانی مختلف میپردازد و در این مسیر به درکهای تازه و تجربهی شناختی جدید دست مییابد. زبانشناسی شناختی به تحلیل واحدهایی میپردازد که در قالبهای مختلف معنایی مورد استفاده قرار میگیرند و بر ابعاد شناختی و ذهنی این فرآیند، تأکید دارد. یکی از مهمترین عوامل در ایجاد چندمعنایی در سطوح مختلف جمله، واژه و فعل، همنشینی واژگانی است. پژوهش حاضر به تحلیل چندمعنایی در رمان بازگشت عاشقانه اثر مرضیه نعمتی میپردازد و براساس الگوی چندمعنایی لیکاف و جانسون انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی، صورت گرفته و در آن واحدهای زبانی با معانی مختلف، شناسایی و معانی نهفته در این واحدها از طریق ساختارهای معنایی و بلاغی متن برداشت و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بیشترین کاربرد چندمعنایی در سطوح افعال، واژگان، کنایهها و وندها مشاهده میشود. همچنین همنشینی واژگانی، عامل اصلی تولید چندمعنایی افعال در رمان است و جملههای چندمعنایی، با مفهوم «کنایه» در کتب سنتی همخوانی دارند. این پژوهش نشان میدهد که چندمعنایی در سطح جملهها، نوعی کنایه است که مخاطب همواره در پی کشف معنای پنهان است، بهگونهای که معنای ظاهری جمله با مقصود گوینده، همراستا نیست.
واژگان کلیدی: چندمعنایی، زبانشناسی شناختی، همنشینی واژگانی، واحدهای زبانی، رمان بازگشت عاشقانه، مرضیه نعمتی.
مقاله کامل (اینجا کلیک نمایید)
چکیده بالا بخشی از مقاله ای است که در دهمین کنفرانس بین المللی بررسی مسائل جاری زبان ها، زبان شناسی، ترجمه و ادبیات (WWW.TLLL.IR) ، 14-13 بهمن 1403، اهواز، پذیرفته شده است.